adamak
در مغز بی ثبات من چیزی مداوم باد می شود و می ترکد فهمیدن کلمات یک زندگی کوچک اندیشه ها... آدم ها ... و حیوانات. آوازها و ناله ها صدف های پیچان گوش هایم را پر می کنند شادی ها و غم ها کج و کوله می شوند.. همه چیز چون رودی دور و برم پیچ و تاب می خورد می رقصد و چرخ می زند... صورت ها هم چون آب می لغزد دلم شور می زند! و اما من خنده ام می گیرد پنهانی لحظه ای معلق و خیره به ساعت قهوه ای رنگ روی دیوار انگار کسی آن گوشه آدامس می جود.... ذهنم قدری تهوع دارد!!!
نوشته شده در یکشنبه 90/12/14 ساعت
10:10 صبح توسط NM| نظرات ( )
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |